گلوله که در گردن محسن نشست، صدای تکتیرانداز هم افتاد. حسن دوید طرف محسن و وسایل پانسمان را بیرون آورد. گلوله در گلوی محسن مانده بود. باید برمیگشت پایین ولی مگر حرف گوش میداد. شش نفر بیشتر نبودند که قلۀ ۱۰۵۰ را فتح کردند. پشت یک صخره نشستند تا نفسی تازه کنند که صدای دخیل خمینی ... دخیل خمینی بعثیها بلند شد همانجا دویست کماندوی بعثی اسیر شدند.
محصولات مرتبط
کتاب آسمانی نشان! آسمانی بمان!، زن خانه داری یا اشتغال اثر محسن عباسی ولدی
112,000
10٪
100,800 تومان
کتاب یاران ناب 12، او یک ملت بود، خاطراتی از شهید سید محمد حسینی بهشتی اثر محمدعلی صمدی
72,000
10٪
64,800 تومان
نویسنده
نوید (هادی) صالحی
ناشر
سوره مهر
تعداد صفحه
100
قطع
رقعی
جلد
شومیز
مجموعه
46 از قصه فرماندهان
شابک
9786000353469
دیدگاه خود را بنویسید