کتاب «الغارات» را نخستین بار «ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی» از علمای بنام شیعه نگاشت و اینک از کهنترین منابع موجود در رابطه با نیمهی دوم حکومت امیرالمؤمنین (ع) به شمار میرود. آنچه در ذهن دارید از دوره حکومت ایشان و جنگهای جمل و صفین و نهروان را گوشهای بگذارید اینبار قصد داریم دوسال و نیم از دوره حکومت علی(ع) را خودمان از دریچه کلمات این کتاب تجربه کنیم. کتاب «ترجمه الغارات» شرحی برای سالهای بدون جنگ در حکومت حضرت علی (ع) است.
محصولات مرتبط
درباره کتاب ترجمه الغارات :
کتاب ترجمه الغارات دربارۀ دورۀ غارات و غارات نام دورۀ دوم از حکومت علی (ع) است.
حکومت حضرت علی را به دو بخش تقسیم کردهاند. تمام سه جنگ مهم و مشهورِ جمل، صفین و نهروان در دو سال اول حکومت آن حضرت بوده و بیش از نیمی از دوران خلافت آن حضرت، پس از جنگ نهروان. از دورۀ دوم حکومت علی (ع) با نام دورهٔ «غارات» یاد میکنند؛ دورهای مهم، عبرتآموز و از جهاتی مهمتر از دورهٔ اول حکومت آن حضرت. این کتاب با این هدف نوشته شده تا مردمان با این دوره از حکومت حضرت علی (ع) نیز آشنا شوند.
دوره غارات دارای دو ویژگی مهم است که آن را از زمانهای دیگر متمایز کرده است:
اقدامات متعدد و متنوع معاویه برای تضعیف و حتی ساقط کردن حکومت امیرالمؤمنین (ع) سستی و عدم همراهی یاران امیرالمؤمنین (ع) در مواجهه با اقدامات معاویه و تأمین امنیت خود.
در مقدمۀ کتاب ترجمه الغارات (که به دست علیرضا پناهیان نوشته شده است) آمده که کتاب غارات نشاندهندهٔ اوج حکمت و بصیرت نویسندۀ آن، یعنی ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی است وی با نگارش این کتاب، فصلی از حیات غمبار و با عظمت امام علی (ع) را مستقلاً دیده و به آن پرداخته است. مطالعهٔ این کتاب و فهم حوادث پیچیده و دردناک آن دوران میتواند ما را به درک فلسفهٔ مظلومیت اولیای خدا و فهم راههای رفع این مظلومیت رهنمون کند و از مشهوراتی که گاه دقیق نیستند، عبور داده و متن وقایع تاریخ را برای ما به نمایش بگذارد.
این کتاب را «مقتل» نیز خواندهاند. پناهیان معتقد است که باید مقتل غارات را برای خود، مقدمهٔ فهم مقتل عاشورا قرار دهیم تا بدانیم چگونه کسانی که در جریان غارات سستی کردند، مبتلا به اقدامات یزید شدند و رذالتشان به جایی رسد که نه تنها در مقابل دیدگان آنها خیمههای امام غارت شد، بلکه خودشان به غارت خیمههای امام حسین (ع) پرداختند.
بخشی از کتاب ترجمه الغارات
«ابوذر از رسول خدا (ص) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «مَنْ فَارَقَنِی فَقَدْ فَارَقَ اللَّهَ وَ مَنْ فَارَقَ عَلِیاً فَقَدْ فَارَقَنِی؛ هرکس از من جدا شود از خدا جدا شده است و هرکس از علی (ع) جدا شود از من جدا شده است.»
یکی از مشکلاتی که پس از جنگ نهروان و نمایان شدن سستی یاران امیرالمؤمنین (ع) برای حکومت آن حضرت به وجود آمد، این بود که هرکس از اصحاب حضرت که خیانتی میکرد یا به دنیا گرایش پیدا میکرد، برای خود مأمنی سراغ داشت که از دست امیرالمؤمنین (ع) بگریزد و به آن پناه ببرد، که آن مأمن، شام و قرار گرفتن تحت حمایت معاویه بود. در نتیجه عدهای از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) خیانت کرده و به سمت شام میگریختند.
«علی (ع) مُنذِر بن جارود را حاکم فارس قرار داد. او چهارصد هزار درهم مالیات از مردم جمعآوری کرد و آنها را برای خودش برداشت. امیرالمؤمنین (ع) او را به زندان انداخت. صعصعة بن صوحان پیش امام (ع) شفاعت کرد و در کار او به جد ایستاد تا توانست او را از زندان آزاد کند.»
در بخشی از این ترجمه روان که حاصل تلاش موسسه بیان معنوی است، میخوانیم:
(( معاویه گروهی از افراد خونخوار را مامور کردند تا افرادی را اجیر کرده تا دست به قتل و غارت بزنند و پیر و جوان را بکشند تا حکومت حضرت را تضعیف سازند که کتاب الغارات توصیف سالهای غارت معاویه است)).
دیدگاه خود را بنویسید